زن غمگین

 

اگر که درد، از این گریه تا عصب برسد

اگر که عشق، لبالب شود به لب برسد

 

که سال ها بدوی، قبل خط ّ پایانی

یواش سایه ی یک مرد از عقب برسد

 

شبانه گریه کنی تا دوباره صبح شود

که صبح گریه کنی تا دوباره شب برسد!

 

که هی سه نقطه بچینی اگر... ولی... شاید...

کسی نمی آید، نه! کسی نمی آید